جمعه 8 آبان 1383

رياست جمهوری و نورسيدگان، امير محبيان

يکی از پديده های قابل توجه و پی گيری در سطح انتخابات شعار نوگرايي است که بعضا تحت عنوان به قدرت رسيدن نسل دوم انقلاب يا جوانگرايي به آن توجه کرده اند اما آنچه که در اين ميان پرسش برانگيز می نمايد نوع مواجهه کسانی است که در پس اين شعارهای عمدتا معقول صرفا اهداف انتخاباتی را پی جويي می کنند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

انتخابات رياست جمهوری در ايران همواره منشاء تحولات قابل توجهی بوده است بويژه آن هنگام که در پايان هر دو دوره رياست جمهوری برگزار گردد.
انتخابات نهم رياست جمهوری نيز به احتمال فراوان آثار و تبعات معنا داری بر روی جريانات موثر و مهم کشور خواهد داشت.
سياليت فضای سياسی و تقويت موقعيت احتمالات عملا بسياری را برای حضور در صحنه به عنوان کانديدا تشويق کرده است و حتی افرادی که تا پيش از اين امکانی را برای کانديداتوری نمی ديدند تحت شعار مطرح شده توسط بعضی از گروهها نظير جوانگرايي و .... به آرامی زمينه های حضور خود را ارزيابی می کنند.
يکی از پديده های قابل توجه وپی گيری در سطح انتخابات شعار نوگرايي است که بعضا تحت عنوان به قدرت رسيدن نسل دوم انقلاب يا جوانگرايي به آن توجه کرده اند اما آنچه که در اين ميان پرسش برانگيز می نمايد نوع مواجهه کسانی است که در پس اين شعارهای عمدتا معقول صرفا اهداف انتخاباتی را پی جويي می کنند.اينان متاسفانه می کوشند در حواشی اين شعارها فضايي مبهم و غبار آلوده پديد آورده و بدون تعريف دقيق معنايي که از جوانگرايي و حاکميت نسل دوم مراد می کنند ؛ لزوم گرايش به کانديدايي خاص را القاء نمايند.
شکی نيست که معرفی کانديدا و حمايت از آن هرکه باشد ارزشمند ودر چارچوب مردمسالاری دينی کاملا قابل دفاع است اما در اين راستا شايسته است نکاتی چند مورد توجه قرار گيرد:
1. اگر منظور از "جوانگرايي" توجه به نسل های جديد مديريتی و ايجاد امکان رشد برای آنان باشد طبعا امری مطلوب و خردمندانه است ؛ لکن اگر از آن ناديده انگاشتن "تجربه و سابقه مديريتی و سياسی " را طلب کرده و به بهانه آن بخواهيم آنان را که مويي را در صحنه مديريت سياسی و اجرايي سپيد کرده اند ؛ کنار نهيم بی گمان راه به خطاپوييده ايم . زيرا بدون شک هر ملتی که به صاحبان تجربه خويش بی توجهی کرده و سرمايه های علمی و تجربی خود را ناديده انگارد محکوم به تکرار اشتباهات و لاجرم عقب ماندگی است. خردمندانه تر آنست که از پيدايش فضای رقابت مردمسالارانه ميان شايستگان جوان و اهل کفايت در ميان موی سپيدان به يکسان دفاع نماييم و قضاوت را به مردم واگذاريم که بهتر از هرکسی در اين عرصه گزينش می کنند.
2. شعار لزوم ورود نسل دوم و بلکه سوم به عرصه مديريتی کشور و حتی کلان نه تنها مذموم نيست بلکه ممدوح و ارزشمند نيز به شمار می رود اما نبايد اين مفهوم آنگونه مورد بهره گيری قرار گيرد که حيات نسل دوم و سوم انقلاب را در مرگ نسل اول بجويند. شنيده می شود که گروهی برای گشايش راه خويش به عرصه قدرت عنوان نسل دوم و سوم را برای خود برگزيده و در همانحال به اصرار از نسل اول می طلبند که کنار رفته و جا را برای آنان بگشايند.در بطن اين درخواست عدم اعتماد به نفس به چشم می خورد زيرا کفايت و لياقت بايد توسط مردم در چالشی زنده در اثبات توانايي تعيين شود والا همانطور که موی سپيدان شايسته نيست راه را بر جوانان ببندند ؛ نسلهای بعد نيز معقول نمی نمايد که کفايت خود را در ميدان بی معارض جستجو کنند.
3. پاره ای از اظهار نظرها نيز اين روزها به گوش می رسد که بر پايه آنها " راست و چپ بخت خود در اين ميدان آزموده اند و جز خرابی به ارمغان نياورده اند بايد آنان کناری رفته و عرصه را به نورسيدگان سپارند" در اين عبارات اهانتی سخت نسبت به دستاوردهای انقلاب نهفته است. شکی نيست در دوران مديريت جريانات مختلف اشتباهاتی پديد آمده است لکن آيا بايد بر دستاوردهای نيک و پيشرفتی که اکنون به دليل آن غربيان بر کشور ما با تمام توان سخت می گيرند ؛ چشم بست و ناسپاسانه کشور را مخروبه ای ديد؟اگر ايران امروز برپای خود ايستاده است عاملان آن همان دولتهای پيشين هستند والبته بايد بار اشتباهات را نيز را بردوش گرفت.اما سياه نمايي کامل گذشته کشور آنهم برای آنکه لزوم حضور يک کانديدا اثبات گردد به مثل آن می ماند که کسی برای چيدن يک سيب ؛ درختی را از ريشه بدر آورد.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/13686

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رياست جمهوری و نورسيدگان، امير محبيان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016