۲۷ سال رييس پارلمان بخش خصوصی ايران بودن، برای آدم ويژگیهايی ايجاد میکند که هر کدام از آنها میتواند حساسيتها و جذابيتهايی داشته باشد.
سيدعلی نقی سيدخاموشی، ديرپاترين مدير جمهوری اسلامی است.
تقريباً مدت زمان رياستش بر اتاق ايران با طول عمر جمهوری اسلامی برابری میکند. هفتهء گذشته، حدود ۶۰ نفر از اعضای هيات مديرهء اتاقهای شهرستانها در طبقهء هشتم ساختمان اتاق ايران با خاموشی جلسهای داشتند. نکات جالبی در اين جلسه توسط شهرستانیها مطرح شد و خاموشی هم ارزيابی خود را از شرايط اتاق ايران و گروههای فکری حاضر در انتخابات ششمين دوره و هفتمين دورهء آن بيان کرد.
خاموشی، رييس اتاق ايران: در اين برهه با شعار سال ۸۶ که «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» مواجهيم، مشروعيت ما از نظام است و اگر دولت جمهوری اسلامی نبود من اگر کلاهم در اتاق میافتاد، برای برداشتن آن نمیآمدم. ما اينجا هدفی هستيم و مشروعيت خود را از نظام و ولیفقيه میگيريم. اگر حس کنم مقام معظم رهبری از ادامهء کار من کدر هستند، خدايا خودت شاهدی که فردايش نمیآيم. چون ما نمیآييم که هم جان بگذاريم و هم دين. ما هدفی کار میکنيم، برای اهداف ايدئولوژيکی که داريم.اگر من را متهم کرده و بگويند که ۲۷ سال در اتاق فردی آمده است که بر مبنای ايدئولوژی خود، چرخ اقتصادی مملکت را میگرداند من میگويم، راست میگوييد.
من به عنوان يک اقتصاددان نيامدم، اداره کنم. ضمن آنکه بسياری از دوستانم نيز چنين هستند. دوستانی گوشهو کنايه میزنند، بايد مطلب را واضح کنم تا تشخيص دهيد، واقعيت چيست. در مورد آنکه هيات نمايندگان اتاق تهران چه وضعی دارد، ما چهار گروهيم، يک گروه دوستان همفکری هستيم که در مطلع صحبت عرض کردم هدفی هستيم. گروه ديگری يعنی تحول خواهان، گروهی هستند که دورهء قبل به ما پيوستند و ما را سه سال درگير کردند تا بالاخره توانستيم، کار را اصلاح کرده و به حالت نرمال برگرديم.
اگر بخواهم به لحاظ سياسی بگويم، آنها مشارکتی و جزو گروه کارگزاران نظام هستند. دورهء قبل و اين دوره برای گرفتن سنگر اتاق هدفگيری کردهاند. برداشت من اين است که هيچ انگيزهء خدمتی به نظام ندارند. بلکه دنبال سنگری برای پرتاب سياسی هستند. گروه ديگر که اينبار اضافه شدند تعدادی از برادران مسوول بخش اقتصادی و غيراقتصادی دولتهای قبل بودند که با عوض شدن دولت از دايرهء دولتی بيرون آمدند. اينها نيز منسجم و هدفدار به اتاق آمدند تا اگر بتوانند اتاق را قبضه کنند. در ظاهر اين دو گروه با هم حرکت میکنند اما من میدانم گروه دوم، گروه قبلی را قبول ندارد. گروه چهارم هم ۲۰ نفر دوستان دولتی هستند که از طرف دو وزارتخانهء بازرگانی و صنايع و معادن معرفی میشوند.
با وجود همهء مشکلاتی که درجلوی راه ما است، بايد سعی کنيم ترکيب هيات مديرهء اتاق تهران و ايران، ترکيب ممزوجی از اين گروهها باشد. چون ما میخواهيم واقعيت اتحاد ملی را تا آنجايی که میتوانيم نشان دهيم، ما میخواهيم از اينها، در هيات مديرهء اتاق تهران و ايران آدم بياوريم. خوب توجه کنيد، اتاق را نمیخواهيم به دست اينها بدهيم اما میخواهيم افراد قابل تعامل آنها را پيدا کرده و خود پيشنهاد کنيم که «آقا تشريف بياريد، ما میخواهيم به شما رای دهيم.»
حداقل دو نفر از آنها را در اتاق تهران و دو نفر از آنها را در اتاق ايران بگذاريم تا به اميد خدا نشان دهيم که با وجود تمام سمپاشیها، در اتاق، اتحاد ملی نشان داده شد و گروهها میخواهند همکاری کنند. چون شما رای بده هستيد اگر احياناً بعداً جلسهای داشتيم و فهرستی آورديم که مورد توافق قرار گرفته بود و ديديد در اين فهرست از گروههای مختلف قرارداده شدهاند، میخواهيم تا آنجا که میتوانيم، اتحاد ملی را نشان دهيم. اگر دوستان خواستند پا را در يک کفش کرده و در دايرهء مبارزه «يا تو يا ما» وارد شوند، آنوقت ثابت میکنيم «يا تو يا ما».
advertisement@gooya.com |
|
ما نمیخواهيم گروهی را حذف کنيم زيرا معتقديم دورهء انتخابات گذشته است. ما میخواهيم از جمع اين افکار استفاده کرده و نماد اتحاد ملی را نشان دهيم. در اتاق ايران نيز همين فکر را داريم و مذاکره را آغاز کردهايم. البته من قاعدتاً مذاکره نمیکنم اما دوستان مشغول مذاکره هستند. اتاق ايران را هم به همين طريق جلو میبريم البته هنوز مذاکرات آن را آغاز نکرديم. چون اتاق ايران بعد از اتاق تهران است. اين حرفها که «نمیخواهند صندلی را رها کنند.» نيست، ما در اين برهه با اصل «۴۴» مواجه شدهايم که اتاق بازرگانی سالها از پايهگذاران و پيگيریکنندگان آن بود. بنابراين من متعهدم اين چند روز عمرم را فدای اين کار کنم تا انشاءالله اين ساختار عوض شود زيرا اين ساختار ۸۰ ساله است.
توسعه، اشتغال، حرف زدن در جامعه، چشمانداز ۲۰ ساله همه در گرو اين کار است که اگر انجام نشود تمام اينها سراب است. من بيش از همهء شما ادعا میکنم که در اين مدت يک سال با خارجیها راجع به اصل «۴۴» صحبت کردم. بنابراين با تمام توان جلو آمديم.شايد در روزنامه چيزهايی خوانده باشيد من چه کسی هستم که ۴۸ ساعت بروم با هند مذاکره کنم و با ۱۸ ميليارد دلار سرمايهگذاری برگردم، در حال حاضر جمع کار من با چين به ۴۰ ميليارد دلار رسيده است. میخواهم بگويم جلوی راه خصوصی باز است. مگر هيوندای، ميتسوبيشی و توتال چه هستند؟ مگر شما از چشمآبیها چه کمتر داريد؟ رسالت اتاق بازرگانی از اينجا شروع میشود. ما بايد ملت را از خواب بيدار کنيم; زيرا معتقدم ملت از لحاظ اقتصادی در خواب است. در حال حاضر وضعيت مثل قبل نيست. چرا بايد به جای انجام مسووليتها، بيهوده به هم چنگ بزنيم و تويی و منی راه بيندازيم. هر که میخواهی باش اما بيا کار کن. به جای اين مصاحبهها بگو چه چيز ايراد دارد و راهحل آن چيست؟