احمد توكلي چهره شاخص جناح محافظهكار، اقتصاد خوانده، راهيافته به مجلس هفتم و رئيس مركز پژوهشهاي اين مجلس در سخنراني انتخاباتي خود با انتقاد از طرحهاي سدسازي در كشور گفته است:«ساخت سد در كشور ما فقط براي قايق سواري، پرورش اردك و مهار سيلاب خوب است و بسياري از آنها كانالهاي آبرساني كشاورزي را تقويت نميكند. وي افزوده: «شروع به ساخت هر سد جديد غيرعقلاني و غيرشرعي است و مجلس هفتم در نخستين گام براي به تصويب رساندن بودجه برنامه چهارم توسعه، ساخت هيچ طرح و پروژه عمراني جديدي را نپذيرفت.» در رابطه با اين سخنان نكات ذيل به نظر بنده ميرسد:
1- نسبت «سد سازي» با «شرع» و فتوا دادن شايد كار مجتهدان ديني باشد(هرچند طبق موازين استنباط آنها وارد مصاديق نميشوند) اما لابد چون آنها كارشان را به خوبي انجام نميدهند ايشان تكليف شرعي خود ديدهاند تا در اينباره فتوا دهند و تكليف مكلفان را روشن فرمايند!
2- نميدانم اينكه ما هر موضوعي را از گونه «سد سازي»(راه سازي، فرودگاه سازي، كارخانه سازي و ....) به «شرع» وصل كنيم چقدر به نفع دين و دنياي مردم است. اصولا مقولهها ارتباطي به شرع ندارد و نسبت به آن لااقتضا هستند. اينها موضوعاتي مربوط به اداره كشور و حكومتاند كه از طريق نظام تصميمگيري و خرد جمعي و بر پايه معيارهاي علمي و عقلاني بايد درباره آنها تصميم گرفت و طبيعي است كه اثبات «غير عقلاني» بودن ساخت سدهاي جديد نيز هريك بايد بر پايه همين معيارها رسيدگي و اثبات شود. حكم كلي «غيرعقلاني» در مورد شروع ساخت هر سد جديد صادر كردن خود گزارهاي «غير علمي» و «غير عقلاني» است.
3- لابد ايشان قبول دارند كه اظهار نظر درباره هر مقولهاي به ويژه مسائل تخصصي نياز به دانش مربوطه دارد مگر اينكه بعضيها خود را علامه دهر بدانند و اينكه چون خيال رياست جمهوري در سر دارند ميتوانند راجع به هر مقولهاي اظهار نظر و اعلام فتوا كنند. البته همه ميتوانند از حقوق شهرونديشان براي اعلام نظر استفاده كنند اما اهل تخصص و دانش ميدانند كه هر اظهارنظري چه جايگاه و ارزشي دارد و چقدر ميتوان آن را مورد توجه و ملاحظه قرار داد.
4- مديريت جامع و علمي منابع آب و استفاده بهينه از منابع آبي كشور براي توليد انرژي، تامين آب شرب و مصارف كشاورزي و صنعتي، توجيه فني و اقتصادي لازم و كافي را براي سدسازي در كشور فراهم آورده و خوشبختانه در 15 سال اخير سرمايهگذاري قابل توجهي در اين بخش انجام شده است. شروع به ساخت 30 سد و به بهرهبرداري رساندن نزديك به 80 سد كوچك و بزرگ در اين دوره از افتخارات كشور است و به ويژه بايد به ساخت سدهاي بزرگ كرخه، مسجد سليمان و كارون 3 اشاره كرد كه بهرهبرداري از آنها را بايد گامي بزرگ در رشد و توسعه كشور برشمرد. هيچيك از اين سدها براي «قايق سواري و پرورش اردك» نبوده است، بلكه براي مهار سيلابها، ذخيرهسازي آب، توليد انرژي و تامين آب شرب، كشاورزي و صنعتي بوده است. البته در درياچه اين سدها ميتوان «قايق سواري و پرورش اردك» نيز براه انداخت و اسباب تفريح مردم را فراهم ساخت مگر اين كه بعضي با تفريحات شهروندان مخالف باشند!
5- فرض كنيم كه ادعاي ايشان در اينباره كه:« ساخت سد در كشور ما فقط براي قايق سواري، پرورش اردك و مهار سيلاب خوب است ...» درست باشد باز هم به استناد محاسبات ناشي از خسارات سيلابها ميتوان اثبات كرد كه ساخت سدها براي مهار سيلابها كاملا اقتصادي و به نفع كشور و مردم است.
به طور مثال از زماني كه آبگيري سد كرخه در سال 75 شروع شد كشور ديگر شاهد رخداد سيل در مسير پائين دست اين سد نبوده است در حالي كه در سالهاي قبل از آن ساكنان اين منطقه همواره در معرض آسيب سيل قرار داشته و خسارات قابل توجهي را متحمل ميشدند. حال سد كرخه نه تنها خطر سيلاب را مهار كره بلكه فضاي قابل اطمينان و آب كافي در همه فصول سال براي ساكنان اين منطقه و به ويژه كشاورزان فراهم آورده است، به گونهاي كه آنها بتوانند باخيال راحت و بدون هرگونه دغدغهاي نسبت به آب و سيلاب به زندگي خود ادامه بدهند. شاهد ديگري كه از غيب رسيد طغيان رودخانه كارون در اسفندماه سال 83 به واسطه بارندگيهاي خوب سال گذشته بود. به طور قطع اگر ساخت سد كارون 3 به پايان نرسيده بود طغيان اين رودخانه خسارات بسيار زيادي را در دشت خوزستان و در مسير خود تا ورود به خليج فارس به بار ميآورد و حتي ميتوانست به فاجعهاي منجر شود. اهل نظر واقفند كه حتي با وجود سد كارون 3 به دليل نگراني از سيلاب بهاره و مهار آن مسئولان ناچار از رها سازي آب در حدود 3 هزار متر مكعب در ثانيه براي چند روز در مسير اين رودخانه شدند كه همگان شاهد آثار آن در شهرهاي طي مسير بودند، حال تصور كنيد كه اگر دبي رودخانه به 13 الي 14 هزار مترمكعب در ثانيه ميرسيد چه اتفاقي ميافتاد؟
advertisement@gooya.com |
|
خلاصه كلام اينكه اعلام نظر درباره مسائل مختلف آزاد است و خوب (البته نه براي همه!) اما به نظر ميرسد كه اعلام برخي نظرها، آنهم از سوي افرادي كه در مقام تصميمگيري با نظارت استصوابي نشستهاند و قصد دارند در مقامي عالي قرار گيرند، بسيار قابل تأمل است و اينكه اگر تصميمگيريها برپايه چنين نظراتي گرفته شود چه خسارات عظيمي در انتظار كشور و مردم خواهد بود، خدا عالم است!