خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
دكتر تاجيك، رييس مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري و استاد دانشگاه كه از نخبگان و پيشگامان دعوت اخيراز مهندس ميرحسين موسوي براي نامزدي در انتخابات است، گرچه در روزهاي اخير مورد نقد برخي از محافل و مطبوعات قرار گرفته اما همچنان با تاكيد بر دلايل پيشگفته خود و همفكرانش براين دعوت، پافشاري ميكند كه “ ما يك بار ديگر با صداي بلند، رسا و شفاف اعلام ميكنيم كه چنانچه جناب مهندس ميرحسين موسوي احساس كنند كه با حضور در صحنه انتخابات و پيروزي در اين تسابق ملي ميتوانند منزلت و شأن و اقتدار يك «رييس جمهور» (در چارچوب همين قانون اساسي فعلي) را داشته باشند، ترديدي در اين «حضور» نخواهند كرد.
آنچه در پي ميآيد متن گفتوگوي دكتر تاجيك با ايسناست:
ايسنا: در چند روز گذشته، جريانهاو رسانههايي كه حتي يك اشاره هم به «احتمال حضور مهندس موسوي» در صحنه انتخابات نداشتهاند، مطالب بسياري را به «شايعه بودن اين احتمال» و «منتفي دانستن اين حضور» اختصاص دادهاند، نظر و تحليل شما چيست:
پاسخ: با مطرح شدن احتمال حضور جناب ميرحسين موسوي در عرصه انتخابات، كنشها و واكنشهاي بسياري را در ميان اقشار، گروهها و جريانهاي مختلف اجتماعي - سياسي شاهد بوديم. در قاعده و ميانه هرم اجتماعي، بارقه اميدي ديگر دميده شد و بسياري از مردم و نخبگان فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور را به وجد و نشاط آورد و بسترساز بسياري از حركتهاي خودجوش فردي و گروهي شد. در جامعه سياسي نيز، اين «احتمال» بسياري را به خود مشغول كرد. برخي، سراسيمه به تكذيب اين احتمال پرداختند؛ بعضي، اساسا از انعكاس چنين خبري واهمه كردند؛ عدهاي ديگر، به رسم هميشگي خود به تخريب اين حركت و انگيزهها و انگيختههاي نهفته در متن و بطن آن پرداختند؛ برخي، از دريچههاي گوناگون به چك كردن ميزان جدي بودن اين احتمال پرداختند؛ بعضي، اعلام حمايت خود از ايشان را به گونهاي به گوش رساندند؛ بعضي نيز، التماسكنان و يا تهديدكنندگان خواهان خاتمه اين حركت شدند.
به نظر من، سه خصيصه بارز اين حركت، تأثير بسزايي در گسترش دامنه و عمق اين سرگشتگي و گمگشتگي سياسي داشتند. نخست، شدت فراگيري اين حركت بود. اين شدت فراگيري به اندازهاي بود كه به رغم بايكوت و سانسور اخبار مربوط به ورود احتمالي مهندس به صحنه انتخابات توسط بسياري از رسانههاي حزبي و گروهي، تنها پس از گذشت چند روز از طرح مجدد اين موضوع، بسياري را به خود متوجه كرد و كنشها و واكنشهاي بسياري را موجب شد. دوم، اجتماع سريع و خودجوش شخصيتها و نخبگان مستقل و مقبول (كه با هيچ چسب و برچسبي نميتوان آنها را رهروان طريق سياست و قدرت مرسوم در جامعه معرفي كرد) جامعه پيرامون اين حركت بود. و سوم، سكوت معنادار جناب ميرحسين موسوي در مقابل اين جريان بود. سكوت ايشان، در واقع، فريادي بلند و رسا بود (و هست) كه جريانهاي مخالف با شمشيرهاي چوبين و شكسته خود به جنگي علني و تمام عيار با اين حركت و كارگزاران و فعالان آن برخيزند.
با اين تحليل ميخواهم بگويم كه امروز با اين حركت استراتژيك، بسياري از جريانهاي سياسي در شرايط «فقدان تصميم و تدبير» قرار گرفتهاند. از يك سو، كاملا واقفند كه با جدي شدن اين حركت، تمامي بازيهاي ديگر همچون بازي دومينو يكي بعد از ديگري فرو خواهند ريخت. از جانب ديگر، ميدانند كه مخالفت علني با آن نيز هزينه گزافي را در پي خواهد داشت. بنابراين، تنها دريچه نيمهگشوده به روي خود را ناهموار كردن مسير اين حركت ميدانند.
ايسنا: نتايج برخي از تحقيقات ميداني انجام شده نشان ميدهد كه برخي از مردم به اين نتيجه رسيدهاند كه كانديداهاي مطرح براي رياست جمهوري قادر نخواهند بود تحولي چندان جدي در «شرايط موجود» و ايجاد «شرايط مطلوب» داشته باشند. در اين شرايط، اصرار براي حضور مهندس موسوي چه دليلي ميتواند داشته باشد؟
پاسخ: اولا، بايد توجه داشته باشيم كه چنين تصوير و چشماندازي، اساسا در فضاي ذهنياي شكل گرفته است كه در آن امثال مهندس موسوي غايبند. نتايج بسياري از تحقيقات ميداني ديگر، به وضوح و صراحت گوياي اين واقعيت هستند كه بسياري از كساني كه در شرايط كنوني تمايلي به شركت در انتخابات ندارند، اظهار كردهاند كه در صورت حضور جناب موسوي، در انتخابات شركت خواهند كرد. بنابراين، زماني ما ميتوانيم از دادهها و نتايج اين دسته از تحقيقات ميداني بهرهاي علمي و عيني ببريم كه آنان را در كنار همديگر مورد مداقه و تدقيق قرار دهيم. ثانيا، من و همفكرانم بيش از آنكه حامي يك فرد باشيم، از يك ايده و رويكرد حمايت ميكنيم؛ ايدهاي كه ناظر بر آينده اين مرز و بوم و معطوف به منافع و مصالح و امنيت ملي آن است. ثالثا، ما بر اين اعتقاديم كه تنها با حضور شخصيتهايي نظير ميرحسين موسوي در عرصه سياست و قدرت فرداي بعد از انتخابات است كه ميتوانيم از رشد فزاينده و تصاعدي اين نگرش (عدم تمايز ميان كانديداها) ممانعت به عمل آوريم.
ايسنا: اجازه ميدهيد كه از مباحث شما اين برداشت را بكنيم كه حضور جناب مهندس موسوي در عرصه انتخابات كاملا محتمل است؟
پاسخ: در پاسخ به اين سؤال، ما يك بار ديگر با صداي بلند، رسا و شفاف اعلام ميكنيم كه چنانچه جناب مهندس ميرحسين موسوي احساس كنند كه با حضور در صحنه انتخابات و پيروزي در اين تسابق ملي ميتوانند منزلت و شأن و اقتدار يك «رييس جمهور» (در چارچوب همين قانون اساسي فعلي) را داشته باشند، ترديدي در اين «حضور» نخواهند كرد. سادهتر و شفافتر بگويم، تنها عاملي كه امروز «حضور» جناب موسوي در صحنه انتخابات را در هالهاي از ترديد و ابهام قرار ميدهد، تمايل و يا عدم تمايل ايشان به مسؤوليتپذيري و خدمت به مردمش در شرايط سخت آينده نيست، بلكه امكان و يا عدم امكان انجام (و تحقق) چنين «خدمت» و «مسؤوليتي» در چارچوب اختيارات قانوني رييسجمهور است. در يك كلام، تنها شرط ايشان براي ورود در عرصه انتخابات رياست جمهوري، اطمينان ايشان به امكان «رييس جمهور» شدن، پس از كسب اكثريت آراء است.
advertisement@gooya.com |
|
ايسنا: براي تسطيح مسير حضور مهندس موسوي، چه درخواستي از نخبگان و بازيگران فردي و جمعي سياسي داريد؟
پاسخ: امروز ما همگان را دعوت ميكنيم تا از يك منظر ملي و بدور از عصبيتها و پيشاذهنها و پيشافهمهاي مرسوم حزبي - جناحي، به تحليل شرايط حساس و پيچيده فرداي بعد از انتخابات و امكان و استعداد خود و ساير بازيگران مطرح در صحنه انتخابات براي تدابير امور جامعه در اين شرايط بنشينند.
چنانچه به تحليل و تخميني متفاوت از آنچه ما به آن رسيدهايم، رسيدند، لطف كنند تحليل و تصوير خود را به گونهاي شفاف و صريح و بهدور از پيرايهها و اغراض و امراض سياسي و جناحي در معرض ارزيابي و قضاوت آزادانه مردم قرار دهند و خود را در قبال تحقق و يا عدم تحقق چنين تصوير و تحليلي در فرداي بعد از انتخابات، در مقابل مردم مسؤول بدانند. اگر هم در مسير اين تحليل و تصوير، با ما همراه شدند، اجماعي ديگر را سامان دهند و يك بار ديگر ضمن تلاش براي هموار كردن مسير ورود جناب مهندس موسوي، از ايشان تقاضا كنند كه وارد صحنه رقابت شوند. مطمئن باشيد، امروز شرايط براي حضور ايشان مهياتر از ديروز است. زيرا، از يك سو، تصريح و تأكيد مقام معظم رهبري بر «اختيارات قانوني رياست جمهوري»، و از جانب ديگر، مشخصتر شدن آرايش كانديداها و برنامههاي انتخاباتي، از جانب سوم، آگاهتر شدن نيروهاي سياسي نسبت به وضعيت خود (ميزان اقبال مردم بدانان و ميزان احتمال پيروزي آنان در انتخابات)، و از جانب چهارم، واقفتر شدن همگان به اهميت مشاركت مؤثر و حداكثري مردم، شرايط ذهني و عيني مطلوبتري براي حضور ايشان فراهم آورده است.