تهران- خبرگزاري کار ايران
استاد حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ، گفت : اگر آمريکا را به خاطر مجموع سياستهايش در تقابل با خود بدانيم ، باز هم دچار مشکل ميشويم ، چون آمريکا يک جزيره متروک در دنيا نيست.
به گزارش خبرنگار "ايلنا" ، صادق زيباکلام در جلسه بررسي سياست خارجي ايران نسبت به آمريکا که از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشکي برگزار شده بود ، گفت : واقعه 13 آبان از سويي ساده و از سوي ديگر پيچيده است از اين منظر که به مسائل ميان ايران و آمريکا مي پردازد ، بسيار ساده است ؛ چون مشکلات ايران و آمريکا آشکار است . اما از منظر ديگر اساساً اين سوال مطرح است که آيا انقلاب اسلامي ايران که در سال 1357 به وقوع پيوست يک اختلاف بنيادين با آمريکا داشت يا نه . اولين شبهه در اين زمينه وجود تضادي آشکار بين ايران و آمريکاست .
وي افزود : ممکن است برخي بگويند اين انقلاب ، يک انقلاب ديني است و آمريکا نماد کفر است . پس طبيعي است که اين دو کشور با هم تضاد داشته باشند ، اما من با اين فرضيه مشکل دارم ، زيرا معتقدم بايد به ملزومات اين مسأله جدي و دقيق نگاه کرد . آيا مقصود اين است که ما تمام مردم آمريکا را کافر ميدانيم در حالي که براساس آمار آمريکاييها و اروپاييها موحد و اهل کليسا رفتن هستند ، پس اگر آمريکا را به اعتبار کفر در مقابل اسلام در تقابل با خود بدانيم با توجه به اين آمار بايد ابتدا چين را در تقابل با خود ببينيم .
اين استاد دانشگاه ، تصريح کرد : اگر آمريکا را به خاطر مجموع سياستهايش در تقابل با خود بدانيم ، باز هم دچار مشکل ميشويم ، چون آمريکا يک جزيره متروک در دنيا نيست ، بلکه در مجموعه غرب قرار دارد و از اجزاي قدرتمند غرب است ، ما با روسيه ، ژاپن و جهان غرب و جهان کفر مشکلي نداريم ، بلکه تنها با آمريکا مشکل داريم.
زيبا کلام گفت: استادان ديگري که در مورد تنش با آمريکا مطرح مي شود اين است که ما با آمريکا مشکلي نداريم ، بلکه آنها با ما مشکل دارند و ما بايد از ناموس و شرف و منافع مليمان در صورت رابطه با آمريکا چشم بپوشيم و چون ما نميخواهيم نوکر باشيم و استقلال از شعارهاي محوري انقلاب ما بوده است ، اين تنش بهايي است که براي انقلابمان ميپردازيم .
وي ادامه داد : شنيده مي شود که اگر ما به آمريکا نرمش نشان دهيم ، آمريکا به کمتر از زانو زدن ما راضي نخواهد شد که من معتقدم اين استدلال هم نوعي سلطه است ، مگر ما با قدرتهاي ديگر مثل فرانسه و انگليس رابطه داريم . در مقابل آنها به زانو در آمده اين براساس کدام قانون و اعتقاد ارتباط با قدرتها در گروي چشم پوشي از منافع است ، چه دليلي دارد که در ارتباط با آمريکا از منافع خود چشم پوشي کنيم ضمن اين که کشورهاي ديگري که با آمريکا رابطه دارند هم نوکر نيستند .
استاد حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ، تصريح کرد : به دنبال شبهاتي که به استدلالهاي موجود وارد کرديم ، اين سوال مطرح مي شود که اساساً چه اصراري بر ارتباط با آمريکا وجود دارد به استدلال من براي تاکيد بر ارتباط با آمريکا تنها در يک جلسه خلاصه مي شود و آن حفظ منافع ملي است.
وي افزود : معتقدم منافع ملي ايران در طول 25 سال گذشته لطمات زيادي به دليل نداشتن ارتباط با آمريکا ديده است ، البته کساني که به تنش ميان روابط ايران و آمريکا معتقد هستند نيز دليل دفاع خود از تنش را منافع ملي ميدانند ، اما اگر اکثريت مردم اين منطقه را بپذيرند و به تنش ميان ايران و آمريکا معتقد باشند ، من آن را بر چشم ميگذارم و ميپذيرم چرا که دموکراسي شوخي ندارد.
advertisement@gooya.com |
|
زيبا کلام خاطرنشان کرد : ايران ظرف 25 سال گذشته ميلياردها تومان در افغانستان هزينه کرده است ، اما هيچ جايگاهي در افغانستان ندارد و دليل آن دشمني با آمريکاست . خط لوله نفت باکو به جيحان نز نمونه ديگر ضربهاي است که به خاطر تنش ميان روابط با آمريکا خورده ايم.
وي در پايان اظهار داشت: خشونت سياسي عرصه ديگري است که ما به خاطر آن هزينه مي پردازيم . بزرگترين لطمهاي که اشغال سفارت آمريکا به انقلاب زد ؛ پايمال کردن و از جا برکندن نهال نوپاي آزادي بود . اين حرکت فرهنگ خشونت سياسي را در کشور ما به وجود آورد.