يكشنبه 19 مهر 1383

سناریوی خانه عنکبوتی روزنامه کیهان و شرکاء! امید حبیبی نیا

omidha@gmail.com

حسین شربعتمداری مدیر مسئول منصوب رهبر جمهوری اسلامی یا همان "برادر حسین" معروف زندان اوین و همکارسعید امامی در این سالها در راستای "ترمز بریدگی" به همراه دیگر "اعضای دخمه" و البته کلیت دستگاه امنیتی – فرهنگی نظام جمهوری اسلامی خود را به آب و آتش زده اند تا با "ذکاوت بی نظیر " کودن ترین ماموران اطلاعاتی بر وابستگی روزنامه نگاران ناهمسو( و نه الزاما مخالف) به سازمان های اطلاعاتی خارجی تاکید کنند ، در این راه نیز دست به هر شیوه ای زده اند ؛از آدم ربایی گرفته ( ناصر صفاریان و... ) تا حمله و ربودن کیف و اسناد و مدارک ( من و بسیاری دیگر از روزنامه نگاران) گذاردن شنود در دفاتر کارو تلفن ها ، واداشتن به اعترافات دروغین ( پیام فضلی نژاد،سیامک پورزند و...)،پرونده سازی برای روزنامه نگاران ،سینماگران و هنرمندان به بهانه های مختلف ( تحت عناوین "جرائم منکراتی " ، قاچاق ،اعتیاد و...) ،پاپوش دوختن و...۱
اما چرا بار دیگر حسین شریعتمداری این سناریوی کهنه بیست و پنج ساله که با ترور صدها روزنامه نگار و روشنفکر همراه شده است را روی میز کارش گذاشته است؟
پاسخ ساده این سوال آن است که با توجه به ارزیابی های " ذوب شدگان ولایت " از حاکمیت بلامنازع در ماههای آینده ( پس از تعیین رئیس جمهور همسوتر!) آنها آتش تهیه یک تهاجم سنگین علیه روزنامه نگاران ( داخلی و خارجی ) را تدارک می بینند.
قصد آنان همچنین مرعوب کردن روزنامه نگارانی که از کشور می گریزند نیز هست تا آن جا که گروگانگیری ، گرو کشی و یا تهدید به چاپ مطالب دروغین برعلیه آنان، از اصول اولیه کارشان به شمار می رود.
نوشته هایی که کیهان به نام خوانندگان خود چاپ می کند آن چنان به سادگی قالب می شود که حتی نیاز به استفاده از روش های علمی ( تحلیل گفتمان و...) برای اثبات جعلی بودن آنها نیست. کافی ست تا به عنوان نمونه به آخرین" شاهکار اطلاعاتی " سربازان گمنام امام زمان کیهان نگاه کنیم:

نقش رادیو فردا و بی بی سی در شبکه عنکبوت

جملات اولیه این نامه به اصطلاح افشاگرانه که گویا از سوئیس برای حسین شریعتمداری ارسال شده است این چنین است :
"سال ها است كه در كشور سوئيس زندگي مي كنم و به همين علت بسياري از تعلقات من به ايران از ميان رفته است الا تربت برادر شهيدي كه تنها اندكي از دوران كودكي ام با وي طي شد پس از آن دست روزگار ما را از هم جدا كرد تا زماني كه شنيدم در عمليات كربلاي پنج در جايي بنام كانال ماهي به شهادت رسيده است. تنها آرزويم اكنون ديدار مزار او است و بس."
این جملات عینا بازتابی از پروپاگاندای جمهوری اسلامی در برخورد با ایرانیان ساکن خارج از کشور است که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و وزارت ارشاد اسلامی صورت می گیرد ( فیلم "بوی پیرهن یوسف " ابراهیم حاتمی کیا نمونه ای از این پروپاگانداست) .
در این جمله به مخاطب چنین القا می شود که تنها دلیل خبر رسانی ( یا جاسوسی) این فرد خیالی "برادر شهیدی ست که سال ها پیش در عملیاتی به شهادت رسیده است"( فیلم "برج مینو"ی ابراهیم حاتمی کیا را به خاطر بیاورید! ) و گرنه این خبررسانی با چنین شیوه سخیفی توسط کسی که ظاهرا خودش در یک سازمان فرهنگی ( پروهلوتیا ) کار می کند و این سازمان بنا بر تعریفی که خودش ارائه داده است ضمن حمایت شدن از یهودیها ( که لابد باید به ذهن کهنه کاران اطلاعاتی کیهان صهیونیستها را تداعی کند! ) اصولا کارش در واقع جذب روشنفکران جهان سوم و اروپای شرقی ست،دلیل عقلانی دیگری نداشت.
به عبارت دیگر کیهان با جعل این نامه ادعا می کند که در درون یک سازمان فرهنگی- اطلاعاتی سوئیسی جاسوس دارد!
واقعیت اما آن است که Pro Helvetia چنان که از نام آن پیداست اصولا همچون British Council موسسه ای فرهنگی برای تبلیغ فرهنگ سوئیس در کشورهای مختلف و جذب توریست است .
این نامه با ذکر آدرس و شماره تلفن دو روزنامه نگار ایرانی ساکن سوئیس ( که معنای آشکار ماهیت تهدید آمیز آن روشن است ) و در نتیجه فراهم آوردن امکان بیشتری برای مزاحمت تلفنی سربازان گمنام امام زمان ، قصد مرعوب سازی روزنامه نگاران ایرانی در تبعید را داشته است.
ادعا ها و اطلاعاتی که این نامه جعلی مطرح می کند آن چنان مغشوش و بی ربط است که تنها با تکیه بر حافظه معیوب " کارکشته گان امنیتی روزنامه کیهان و شرکاء " شکل گرفته است .
بدیهی ترین آن تاریخ هایی ست که به مصداق دروغگو کم حافظه است به عنوان پارامتر هایی برای سندیت بخشیدن به جعلیات در این متن ذکر شده است . به عنوان نمونه در باره روزنامه نگار مورد بحث ادعا شده است که وی در سال ١٩٩٨ به سوئیس پناهنده شده است ،سال ٩۸ (هفتاد و هفت ) وی در ایران و در طبقه دوم ساختمان روزنامه صبح امروز در میدان هفت تیر مشغول به کار در سرویس سیاسی بود و تا دو سال بعد من و او در این روزنامه به نوعی همکار بودیم!
تا آن جایی که من می دانم وی در سال ٢٠٠٠ وبعد از توقیف صبح امروز و سایر روزنامه های غیر دولتی از ایران خارج شد و برخلاف ادعای این "نامه" مراحل اخذ پناهندگی ش نیز بلافاصله طی نشد بلکه نزدیک به دو سال بطول انجامید( برخلاف برخی از همکاران که در اتحادیه اروپا کمتر از چند ماه به عنوان پناهنده پذیرفته شده یا می شوند در سوئیس این مراحل بسیار طولانی تر است ) .
از دیگر کشفیات این "جاسوس و عامل نفوذی" آن است که با ورود یک استاد دانشگاه به این کشور وی به عنوان "رابط اصلی" به این شبکه پیوسته است ، در حالی که اگر وی در مقالات خود محل اقامتش را متذکر نمی شد این بخش از سناریوی کمیک کیهان اصلا شکل نمی گرفت!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

سناریونویسان ناشی کیهان با شناختی که از "مخاطب خاص "خود دارند می دانند که اگر ادعا کنند که سردبیران تمام "رادیو های بیگانه"۱ و مدیران همه سازمان های اطلاعاتی اروپا و آمریکا به اضافه تمام روزنامه نگاران ایرانی خارج از کشور هر سه ماه یک بار در زیرزمین خانه ای در جزایز قناری گرد هم می آیند تا در باره "شبیخون فرهنگی " مورد ادعای رهبر شان برنامه ریزی کنند ، آنهایی که می گویند " اگر آقا بگوید روز شب است ما باید بپذیریم که شب است ! " حتما باور خواهند کرد!
گذشته از بلاهت بی نظیری که نامه جعلی "م .غائب" آشکار می کند ،سناریوی بی مشتری کیهان ( که قرار بوده چیزی شبیه جیمز باند فیلمفارسی باشد اما عملا شبیه فیلمفارسی های لمپنی شده است) و نشانه های دیگر حاکی از تشدید فضای ترور و تهدید روزنامه نگاران توسط جمهوری اسلامی و در وهله نخست ترمزبریدگانش است.
از همین روست که باید به جای اقدامات فردی (و گاه نپخته ای چون تلفن زدن به حسین شریعتمداری بدنام ) به فکر افشا و اعتراضات منسجم بود.

پانویس ها :
۱- همچنین نگاه کنید به : "مصاحبه با امیر عزتی" و امیر عزتی : "چگونه از ما مجرم ساختند؟ " : آزادی بیان
۲-این عنوان واحدی ست در معاونت سیاسی صدا و سیما که کار پیاده کردن و به اصطلاح تفسیر برنامه های رادیو های فارسی زبان را برعهده دارد و اخیرا شبکه های تلویزیونی را هم " رصد" می کند . بخشی از یافته های این واحد در برنامه رادیویی صبح های جمعه و برخی برنامه های تلویزیونی مورد استفاده قرار می گیرد و بولتن روزانه و هفتگی آن برای ادارات صدا و سیما ، دفتر رهبری ، مراکز دولتی ، وزارتخانه های ذیربط ، شورای عالی امنیت ،وزارت اطلاعات و برخی روزنامه ها از جلمه کیهان ، رسالت و جمهوری اسلامی ارسال می شود اما تفسیر های "آبکی" و بی سوادی علمی دست اندرکاران تهیه این بولتن ها سبب می شود تا عملا فقط برخی مطالبی که " گاه بطرز غلط " از روی نوار برنامه های رادیو های فارسی زبان پیاده شده اند قابل استفاده باشد. این مطالب بر روی شبکه درون سازمانی کامپیوتری معاونت سیاسی صدا و سیما نیز ارسال می شود.

نوزدهم مهرماه ۱۳۸۳
ناکجا آبادی که وطن من نیست

دنبالک:
http://akhbar.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/12935

فهرست زير سايت هايي هستند که به ' سناریوی خانه عنکبوتی روزنامه کیهان و شرکاء! امید حبیبی نیا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016